سبز گنبد. کنایه از آسمان است: که آویخته ست اندرین سبز گنبد مر این تیره گوی درشت کلان را. ناصرخسرو. که آراید چه می گوئی تو هر شب سبز گنبد را بدین نورسته نرگسها و زراندود پیکانها. ناصرخسرو
سبز گنبد. کنایه از آسمان است: که آویخته ست اندرین سبز گنبد مر این تیره گوی درشت کلان را. ناصرخسرو. که آراید چه می گوئی تو هر شب سبز گنبد را بدین نورسته نرگسها و زراندود پیکانها. ناصرخسرو
دهی است از دهستان رهال بخش حومه شهرستان خوی که در 7500گزی جنوب باختری خوی و 5500گزی باختر راه شوسۀ خوی به شاهپور واقع شده است. هوای آن معتدل مالاریایی و سکنه اش 50 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جوراب بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان رهال بخش حومه شهرستان خوی که در 7500گزی جنوب باختری خوی و 5500گزی باختر راه شوسۀ خوی به شاهپور واقع شده است. هوای آن معتدل مالاریایی و سکنه اش 50 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جوراب بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
غنچۀ گل. (برهان) (غیاث اللغات) (آنندراج) : فریب گنبد نیلوفری مخور که کنون اجل چو گنبد گل برشکافدش عمدا. خاقانی. قمری گفتا ز گل مملکت سرو به کاندک بادی کند گنبد گل را خراب. خاقانی. رجوع به گنبده گل شود، پیالۀزرین. (برهان) (آنندراج)
غنچۀ گل. (برهان) (غیاث اللغات) (آنندراج) : فریب گنبد نیلوفری مخور که کنون اجل چو گنبد گل برشکافدش عمدا. خاقانی. قمری گفتا ز گل مملکت سرو به کاندک بادی کند گنبد گل را خراب. خاقانی. رجوع به گنبده گل شود، پیالۀزرین. (برهان) (آنندراج)